وکیل دادگستری

از وقتی که انسان ها دانستند که برای گذران زندگی خود به یکدیگر نیاز دارند و یک سری از نیازها تنها توسط دیگر انسان ها مرتفع می شود، اولین جامعه ایجاد شد.

انسان به ذات موجودی است فردی که به جامعه نیاز دارد. این مستقل بودن در کنار حضور و نیازش به جامعه یک تناقضی ر ایجاد می کند. تناقضی که باعث می شود در جامعه یا در زندگی شخصی تداخلی ایجاد شود.

برای درک این موضوع این واقعیت را در نظر بگیرید که عملا حضور ما در جامعه ناقض آزادی می باشد. آزادی یعنی بدون محدوده عمل کردن. این یعنی تنها شخص شما و استقلال شما مهم است.

وقتی شما بدون محدوده عمل کنید احتمال این که استقلال شخصی کسی دیگر را از بین ببرید بسیار بالااست. این گونه آزادی شما مخل آزادی بقیه خواهد بود و اصل برابری انسان ها این را حکم می کند که هر انسانی این آزادی را داشته باشد و این گونه می شود که جامعه در بدو وجود، نابود می شود.

بنابراین آزادی به معنی واقعی کلمه وجود ندارد. باید بتوان محدودیتی تعریف کرد. محدوده ای دقیق و منطقی که امروز ما آن را قانون می نامیم. قانون یک محدوده است. محدوده ای که هر کسی  باید آن را بشناسد.

با پیچیده شدن جوامع این قوانین نیز پیچیده شدند و شناختن آن نیز سخت تر و تخصصی تر شده است. از این رو نیاز به یک متخصص است که ما آن را وکیل دادگستری می نامیم.

همانطور که در بالاتر گفتیم برای آن که جامعه پابرجا بماند نیاز  به قانون دارد و برای این که این قوانین درست شناخته و اجرا شوند نیاز به وکیل دادگستری است. بنابراین می توان گفت وکیل دادگستری جزء اصلی ترین و پایه ای ترین تخصص هایی است که جامعه برای حفظ خود به آن نیاز دارد.